دیروز انتخابات پارلمانی ترکیه در میان توقعات و حساسیت‌های متفاوت برگزار شد؛ گرچه حزب حاکم «عدالت و توسعه» بر خلاف گذشته حائز نصاب لازم برای تشکیل دولت مستقل نشد، اما همچنان در صدر قرار گرفت.

اما پدیده‌ی این انتخابات،صعود سیاسی کوردان ترکیه در قالب حزب دموکراتیک خلقها بود که برای نخستین بار با عبور از مانع 10 درصد آرا به پارلمان راه یافت؛ این که به برکت دموکراسی، کوردان فرودست نیز پس از دهه‌های متوالی جدال با انکار و تحریف هویتی، موفق به حضور تشکلی در عرصه پارلمان ترکیه شدند، مایه‌ی خوشحالی تمام کسانی است که دغدغه‌ی صلح و لوازم ساختاری آن مانند آزادی و عدالت را دارند؛ بی‌گمان برقراری برکت‌خیز دموکراسی و امکان مشارکت و رقابت سیاسی، راه را بر فرو خوردگی اعتراضات و تراکم نارضایتی‌ها و مآلاً شکل‌گیری کینه و دشمنانگی می‌بندد و محدودیت‌ها را از حوزه‌ی حقوق و سیاست به دایره‌ی تحمل‌پذیر فلسفه می‌کوچاند و بستر شوم هم‌ستیزی و کین‌توزی را می‌خشکاند!

به نظر می‌رسد مصلحت سیاسی کوردان ترکیه و راه تداوم موفقیت آنان، مراعات اقتضائات کنشگری سیاسی و عبور تاکتیکی رهبران حزب دموکراتیک خلقها از نگاه ایدئولوژیک و ائتلاف با حزب حاکم است که هم نفوذ سیاسی اداری گسترده‌تری دارد و هم به برکت رویکرد و خاستگاه اسلامی، زمینه‌ی روانی و فکری مساعدتری برای همنوایی با مطالبات روای کوردان دارد؛ اما صلاح‌الدین دمیرتاش در همان دقایق آغازین اعلام نتایج، در اقدامی شتابزده صف‌بندی ایدئولوژیک را بر عملگرایی سیاسی ترجیح داد و اعلام کرد در جبهه‌ی اپوزیسيون خواهد ماند و با حزب اسلامگرای حاکم ائتلاف نخواهد کرد! باید به انتظار نشست تا مشخص شود آیا نتیجه‌ی تصمیم دمیرتاش، به سود منافع سیاسی کوردان خواهد بود یا این بار نیز، مصلحت کوردان قربانی ایدئولوژی حزبی خواهد شد!